در میان رزمنده گان و رمالان صف دوتا بود تا سرِ داران در میان کشته گان و مُرداران سیل خونِ بود و خاوران یاران
Saturday, July 4, 2020
از برکت سفرۀ آیتالله های مامان
"چه قبرستانی ساخت دینِ "سلام
زمين که باز کند چشمش از فغان
تکان دهنده می شود زمان
از کنار-ماسۀ شيلات مازندران
تا گذرگاه خاوران
میخواهم به شط شهدهای شش رنگی بزنم
سايه های بی رنگی !و آن سالهای سه پشته رنگی
می خواهم شش ساله ای را به خاطر آورم
که پوست پرتغال را بيشتر از پول و مال دوست می داشت ...شش ساله ای که "شراکت- شعف" بود
وای؛ من تا شش سالگی شطاح وار سوسياليست بوده ام
Thursday, July 2, 2020
زنان شیفته و دیوانه، آن بارقه های غیرقابل توضیح زندگی اند. آزادی از وجودشان تراوش می کند و جویای آگاهی اند. به هیچکس جز خود تعلق ندارند اما بخشی از وجود خود را به کسانی که ملاقات می کنند هدیه می دهند
اگر شما چنین زنی را ملاقات کرده اید، او را از کف مدهید. درست است که شما را به آشوبِ زندگی خود وارد می کند اما جادوی خود را هم به شما نشان خواهد داد
[نیکی روو]
Wednesday, July 1, 2020
ماه درزندان
قلم زندگی سرشار جوهر عشق است
- جوهر کار
و جوهر مبارزه ...
تا قلم هست زندگی بايد کرد
ميدانهای آزاديِ مسلسلواری
به تکرارِ فتح در راهند
بر مداری دور شادی های دود زده راهت را بسته اند
بر زمينی سوخته به رنگ عبا ايستاده ای وبا پاشنه های برکشيده
پا قُرص کرده ای بر مدارهای موازيِ ظلمات !
در سيگاری با هوای خاطرات بی دود شِکوِه آغاز می کنی .