Wednesday, July 1, 2020

بر مداری دور شادی های دود زده راهت را بسته اند

بر زمينی سوخته به رنگ عبا ايستاده ای وبا پاشنه های برکشيده

پا قُرص کرده ای بر مدارهای موازيِ ظلمات !

در سيگاری با هوای خاطرات بی دود شِکوِه آغاز می کنی .

وای

بر باد رفته طفلکی قرص ماهِ منزلت...

در نفس های خدا و روح و رُتيل

چه فرهادی می شوی

با سيگاری پشت گوشَت

و شيرينی های شقاوت تبار مدهوشَت

No comments:

Post a Comment