بر شطِ آرزو اين پا و آن پا می کنند آبشارهای زيبائي زبانزد مه آلود و غليظ آبی خوابها کمی فرود می خواهد بر تِنجه های تر
Tuesday, June 23, 2020
در آینههای خاک چاله ایت مهتاب باخته اند آوازهای جذب شیدایهای مرا از پوستِ نامهربانیهای تو می پوشند قرنهای مکرر . ململ کم الطفاتی های تو بّر تن کرده اند شعرهای من -پس پشت چهار منظومۀ شمسی . آه رنگ دانههای پاییزی از همان جامه دانی که تو در آن اعتماد گم کرده ایی صبحانه جای من پیراهن عشق تن می کنند خوابها
Monday, June 22, 2020
هزاره ای برگذشته بود از آن روز که طراوت و باران را از ياد برده بودم
پستۀ سبز نگاهت دهان باز می کند
ومن
سرسبز مِهر می شوم
Sunday, June 21, 2020
من از تکرار شیرین ی تو دخت بهاران مثل فرهادم زمشق دیدن چشمان مستت روزگاران داده بر بادم
Saturday, June 20, 2020
هندسۀ آشنايِ کوهها
بر بيقرارِ دل سفره های سماع پهن می کنند
و چاشتِ حسرت به تساوی تقسيم می شود
پيراهن زرد کوچه های شعف بر تن سپيدار وجدهای سمجت با بارانهای موسمی خیال در هم می آميزد روئای زندگی در حواشی پژواک پلکهای پر تبسمت تو را و انعکاس ضمير پر حرارت انزوای شبح نارنجستان تنهایت را يادگار دگرديسی بهار آرزوهای جهان می کند لازم نيست که انسان سی سال با تو زندگی کرده باشد تا به وسعت لغت ظرافت پی ببرد
Tuesday, June 16, 2020
ماهِ ناظر مددی کن مگر اشک تو ببندد راه بر تُرغۀ بسته
شاخ بی صبری نرگس که شده خستۀ خسته نظری يخ زده بر زلف شقايق
گل نيلوفر قاصد شعر بر روی تو کِشتِهِ
Saturday, June 13, 2020
تا دمِ باغ صفا بوی شما می آيد
دلِ بارانيِ پا سوی شما می آيد
از همين جنگل مهتابِ سرافکندۀ هجر
مِهرِ شيداييِ شيرازيِ من بَهرِ سَبا می آيد
Wednesday, June 10, 2020
تبسم اسير است تشويش موج می زند و عشق در سايه سرما خورده ...
به تو نگاه مي کنم و می نويسم برای نگاهت که آب تنی گندمزاران ارديبهشت را مي ماند -زير مهتابی که خود مخمليترين باران است در دشتهای فارس
و تو از خود گريزانی از من گريزانی از ما گريزانی !
و نميدانی آتش عشق در استخوان من آنقدر شعله می کشد تا سياهيهای جهان هرگز سر بر نياورند از تباشير نگاه تو